English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8228 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
eponym U کسی که نام خود را به ملت یاکشوری میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
legion ofholour U نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
Other Matches
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
the garden provides food U میدهد
readout U را میدهد
worlds U میدهد
fibre over Etherenet U میدهد
world U میدهد
the ship leaks U کشتی اب تو میدهد
belly dancer U زنیکهرقصشکمانجام میدهد
periodic U که مرتب رخ میدهد
creditor's bill U به ورثه میدهد
point U نشان میدهد
periodical U که مرتب رخ میدهد
he pays his own money U پولش را خودش میدهد
time U ثیر قرار میدهد
timed U ثیر قرار میدهد
sea mark U خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
What does this mean? U این چه معنی میدهد؟
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
switches U ثیر قرار میدهد
you are advised that U به شما اگاهی میدهد
switched U ثیر قرار میدهد
switch U ثیر قرار میدهد
voter U کسی که رای میدهد
factor U ثیر قرار میدهد
gunners U بازیگری که کمترپاس میدهد
gunner U بازیگری که کمترپاس میدهد
fastest U کیلو baud میدهد
factors U ثیر قرار میدهد
we are informed by him that U محترما` اگاهی میدهد که
fasted U کیلو baud میدهد
fast U کیلو baud میدهد
it smells sour U بوی ترشیده میدهد
transaction U ثیر قرار میدهد.
it gives off a bad odour U بوی بدی میدهد
voters U کسی که رای میدهد
times U ثیر قرار میدهد
what is the thir everning U امشب چه نشان میدهد
fasts U کیلو baud میدهد
circulating library U کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
circuit U یچ کردن عملیات انجام میدهد
upsilon U است وصدای u را در فرانسه میدهد
tufter U کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
output U امکان نمایش اطلاعات میدهد
cock a doodle doo U نامی که بچه بخروس میدهد
outputs U امکان نمایش اطلاعات میدهد
circuits U یچ کردن عملیات انجام میدهد
consulting U شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
goal predicates blackness U زغال از سیاهی خبر میدهد
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
logic seeking U دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
compact U روی دیسک فشرده را میدهد
compacted U روی دیسک فشرده را میدهد
compacting U روی دیسک فشرده را میدهد
bureaus U ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
compacts U روی دیسک فشرده را میدهد
i am tortured with headache U سر درد مرا ازار میدهد
clock U ماشینی که زمان را نشان میدهد
businesses U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
business U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
QuickTime U گرافیکی امکان نمایش میدهد.
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
bureau U ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
flow diagram U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flowchart U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
robust U که کار را پس از خطا ادامه میدهد
robustly U که کار را پس از خطا ادامه میدهد
lending libraries U کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
lending library U کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
clocks U ماشینی که زمان را نشان میدهد
mill U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
mills U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
adapter U اجازه نصب در سوکت میدهد
draught line U خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
A dictionary tell you what words mean . U فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
chickens come home to roost <idiom> U زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
rate gyro U ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
displays U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
wet behind the ears <idiom> U نابالغ ،دهانش بوی شیر میدهد
queen's bounty U دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
displaying U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displayed U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
rates U تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate U تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
gates U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate U دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
systems analysis U شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
supinator U ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
plugs U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plugging U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plug U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
null U حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
discrete U که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
gates U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
bifurcation gate U دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
numeral U حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
locomotor ataxy U بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
lock spit U شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
leg spin U چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
equivalence U دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
to be long in coming U خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
know allmen by these presents U بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
to be a long time in the coming U خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
lightest U نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
lighted U نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
numerals U حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
frequent U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
plain flap U فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
optical U فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
transients U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transient U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
frequented U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequenting U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequents U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
simultaneous U آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
multimedia U پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
microsoft U ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
light U نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
states U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
stating U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
fastest U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
state- U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
combo box U ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
fasts U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
state U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
textualist U کسی که زیاد به نص یا لفظ اهمیت میدهد
stated U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
omr U وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
fasted U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fast U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
gates U دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
registry U پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
transparency U مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
metalanguage U زبانی که یک زبان برنامه نویسی را شرح میدهد
port U یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
gallows bird U کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
witness stand U محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
setters U سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
setter U سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
paralleling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
service chevron U علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
paralleled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
transparencies U مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
diabase U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
leadingquestion U پرسشی که کمک به پیدا کردن پاسخ میدهد
parallelled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
registries U پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
dunite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
vegetable colic U قولنجی که از خوردن میوه نارس دست میدهد
transient U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
transients U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
negatives U عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
transition U نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
transitions U نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
NOT function U مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
electronic U موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
NOR function = U مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
negative U عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
neper U واحدی که نسبت اسکالر دوجریان را نشان میدهد
margin U فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
protagon U جسم فوسفوری که جزاصلی سفیده مخ را تشکیل میدهد
applications U کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
margins U فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
amplifiers U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
music mistress U بانویی که موزیک یاد میدهد معلمه موسیقی
electroluminescing U که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
application U کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
expansion interface U تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
self- U سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
lemon plant U یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
freighters U فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
work load U مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
comic book U کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
database U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
script U که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد
loan sharks U کسی که پول با بهرهی زیاد قرض میدهد
forcing U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
It is splendid weather for swimming. U این هوا برای شنا جان میدهد
andesite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
syenite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
forces U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
comic books U کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
breaking point U سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
Recent search history Forum search
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
2crucification
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
1how well he is performing his task
0lower pair
0کلمه ای در انگلیسی که معنای از درون جوشیدن و تراوش کردن را بدهد
0drag
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com